محمد حسن سیرجانی | شهرآرانیوز؛
پرده اول
مردم دورشان حلقه زده و راه فرار او و دوستش را بسته بودند. دست به جیب شد و اسپری فلفلش را درآورد و به سمت مردم گرفت. تمام غیظش را در انگشت اشاره اش جمع کرد و شاسی اسپری اشک آورش را فشار داد و گاز فلفل با سرعت به بیرون پاشیده شد. همه چیز به هم ریخته بود و هر دویشان به آخر خط رسیده بودند. در این میان انگار سوزن به چشمانش فرو کرده باشند، اسپری را رها کرد و دست هایش را روی چشماهایش گذاشت. هر لحظه بر سوزش آنها افزوده میشد. فریاد میزد و مدام مردم را تهدید میکرد. مثل صفحه تلویزیون قدیمی که تصویرش گاهی بالا و پایین میشود، مدام پلک چشم هایش را باز و بسته میکرد.
به سختی خودش را به موتور رساند و بعد هم ترک آن نشست و به همراه دوستش از صحنه گریخت. غافل از اینکه مأموران قبل از فرارشان سررسیده و آنها را شناسایی کرده اند. هر دو از ناحیه چشم احساس سوختگی شدیدی داشتند برای همین دیگر توان رفتن برایشان نمانده بود. انگار دعای آن همه زن و مرد بیچارهای که گوشی شان را زده بودند کار کرده بود. طولی نکشید که به دست پلیس افتادند و پرونده سرقتهای آنها هم مثل دیگر مجرمان بسته شد.
پرده دوم
چشمش را به روی خلاف باز کرده بود و رفقای دم خورش هم اوضاع بهتر از او نداشتند. چندسال پیش بود که به خاطر سرقت دستگیر شد و برای مدتی زندگی اش را پشت میلهها گذراند.
چند ماهی بود که از حبس آزاد شده بود. شاید ابتدا تصمیم داشت دور خلاف را خط بکشد، اما شیرینی پول باد آورده و بدون دردسر، بیشتر از کار و تلاش برای مردم بود. با اینکه سرش از کار فنی درمی آمد و درآمد خوبی هم داشت، اما مجدد اسیر هوای نفسش شد و با یکی از دوستان جدیدش نقشه دیگری کشید. میگفت دیگر پخته شده و راه و چاه فرار از دست قانون را یاد گرفته است. میگفت دیگر رنگی بالاتر از سیاهی نیست و هیچ چیز برایش اهمیت ندارد.
اسپری فلفل، چاقو، موتور سی دی آی و کفش کتانی عناصر تشکیل دهنده نقشه پلیدشان بود. میگفت: قیمت دلار هر روز بالا میرود و به تبع آن گوشیهای تلفن همراه هم گران میشوند.
قرار بود تا زاغ سیاه مردمِ سربه هوا را چوب بزنند و در فرصت مناسب نقشه شان را عملی سازند. اولین تلفن همراه را که در بولوار شهید کلاهدوز از دست یک دختر جوان زدند هول شده بودند و ترس برشان داشته بود برای همین آن روز کار شومشان را تعطیل کردند تا آبها از آسیاب بیفتد. روزهای بعد، اما دیگر شرایط برایشان عادی شده بود و به خیابانهای خلوت میرفتند و به انتظار یکی از شهروندان مینشستند. برایشان مهم نبود که با این کار ممکن است چه ضربهای به یک انسان بزنند.
پرده سوم
دیپلمش را گرفته و نگرفته، درسش را بوسید و کنار گذاشت. هنوز پشت لبش سبز نشده بود. برای اینکه خودش را جلوی رفقای نااهلش از دسته نیندازد به خلاف رو آورد. یکی از دوستانش تازه از زندان آزاد شده بود. میگفت بیگناه بوده و به خاطر کار نکرده چندسالی را حبس کشیده است. گرچه مدعی بود که بیگناه بوده، اما همه دوستانش خوب میدانستند که دروغ میگوید به خاطر سرقت مال و اموال مردم زندان رفته است.
او میگفت مو لای درز نقشه اش نمیرود.
«شب به خیابان میزنیم و گوشی ملت را میقاپیم»
«بی ارزشترین گوشی تلفن همراه حداقل ۳ میلیون میارزد»
میگفت راه آب کردنش را هم بلد است و مال خرش را هم دارد. پسرک از همه جا بی خبر خام حرفهای دوست ناخلفش شد و بعد از چند روز سرقت خیابانی در نهایت هردوشان لو رفتند و دستگیر شدند.
پرده آخر
چند هفتهای میشد که گزارشهای مردم یکی پس از دیگری مبنی بر گوشی قاپی در محدودههای بولوار شهید کلاهدوز، شهید قره نی و سناباد مشهد به مرکز پیام ۱۱۰ اعلام میشد. از همین رو تیم دایره تجسس کلانتری سناباد برای شناسایی متهمان این پرونده وارد عمل شد. بررسیهای اولیه حاکی از آن بود که دو جوان موتورسوار نقابدار عامل این سرقتهای تیزدستانه هستند. در اظهارات چند نفر از شکات آمده بود که سارقان با استفاده از افشانه فلفل گوشی تلفن همراه آنها را زورگیری کرده اند. برخی از شکات پرونده هم بیان کرده بودند که متهمان گوشی تلفن همراه آنها را از دستشان قاپیده و پا به فرار گذاشته اند.
عوامل پلیس در بررسیهای بعدی خود اقدام به استخراج عکس و فیلم دوربینهای مداربسته مشرف به چند محل ارتکاب این سرقتها کردند و در نهایت موفق به شناسایی این مجرمان شدند. تحقیقات این پرونده سرقتهای سریالی ادامه داشت تا اینکه یکی از شهروندان در تماس با مرکز پیام پلیس بیان کرد عدهای از مردم مانع از سرقت گوشی از سوی دو جوان موتور سوار شده و هم اکنون این مجرمان در چنگ چند نفر از شهروندان هستند. مأموران دایره تجسس کلانتری بلافاصله به محل اعزام شدند، اما متهمان موفق به فرار شده بودند. از جایی که متهمان از ترس رسیدن پلیس هول شده و اسپری را به صورت خود پاشیده بودند، با توجه به شرایط حاد بینایی امکان دورشدنشان از محل وجود نداشت.
از همین رو مجریان قانون بلافاصله به خیابانی که سارقان از مسیر آن فرار کرده بودند زده و پس از مسافتی کوتاه هر دو جوان موتورسوار را دستگیر کردند. روز گذشته جانشین فرماندهی انتظامی استان خراسان رضوی در تشریح دیگر ابعاد این پرونده گفت: متهم اصلی پرونده جوانی بیست ویک ساله است که سابقه کیفری سرقت دارد و به تازگی از زندان آزاد شده است. همدست او، اما بدون سابقه کیفری است که هر دو متهم پس از تشکیل پرونده به دادسرا معرفی شده اند و تحقیقات پلیس از این افراد ادامه دارد. سردار ابراهیم قربان زاده ادامه داد: تاکنون ۳۰ شاکی به کلانتری سناباد مراجعه و شکایت خود را علیه متهمان تنظیم کرده اند.